قدیمی ترین منابع مردم شناسی تاریخی ایران (1)
 
یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 6:7 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi

 

 

جایگاه خدا نزد مردم یزد در کودکی برایم عجیب بود . آموزش دینی به ما کودکان در آن زمان و در آن شهر ، به ویژه به من و امثال من که روحانی زاده بودیم ، بسیار بیش از آموزش دینی کنونی  ، همه جانبه و از خانه گرفته تا کوچه و مهد کودک و دبستان و مجالس عمومی مذهبی و غیر مذهبی بود .
همه از خدا و پیر و پیغمبر صحبت می کردند ؛ امٌا رفتار زنی از کارگران مهدکودک ما در سال 1328 ؟ ، یا به زبان آن روز کودکستانِ ما که نامش « همت » بود ، را هیچگاه فراموش نمی کنم که می گفت  « من اگر از خدا بخواهم » ، « من اگر گوشه چشمم را به خدا بکنم » و... به زبان بی زبانی خودش را نماینده و نایب خدا بر روی زمین می دانست .
از نزدیکانم نیز کسانی بودند که می گفتند « من اگر گوشه چشمی به خدا بکنم » یا مردانی بودند که سر هر کاری می گفتند « اگر خدا بخواهد » و یا اگر کار صورت نمی گرفت می گفتند : « خدا نخواست ! » .
چنان دعا یا نفرین می کردند که انگار وقتی آنان به یکی می گویند « پیر شوی » تقریبا" به طور مسلم او جوانمرگ نمی شود یا وقتی می گویند « خدا مرگت بدهد » طولی نمی کشد که می میرد ؛ و این یکی وقتی بود که دیگر خودشان را آنقدر ها هم جانشین خدا نمی دانستند و فقط به صورتی به خود جنبه تقدس داده نزدیک به خدا و مستجاب الدعوه معرفی می کردند . اگر از هر صد نفرینشان حتی یکی هم کار گر نمی افتاد باز هم دست از نفرین کردن بر نمی داشتند .  شاید به این دلیل که واکنش در باره هر موضوعی را ضروری می پنداشتند و چون زورشان به کار دیگری نمی رسید نفرین می کردند .
بعدها در تاریخ خواندم که قبل از همه پادشاهان ما خود را « سایه خدا » ، و به عبارت دیگر قائم مقام و جانشین خدا بر روی زمین معرفی می کرده اند و در پس ِ آن چه ظلم ها که بر مخاوقات خدا روانمی داشته اندخود بزرگ بینی » و « ریاکاری » گویا از همهن سه هزارسال قبل هم بین مردم ما وجود داشته است و به غیر از کوروش کبیر که یک استثناء است ؛ در سایر قدیم ترین آثار ما و به ویژه آثار باقیمانده از داریوش کبیر باقی مانده است ؛ و در مورد داریوش که بنابه برخی از منابع تاریخی پسر حقیقی کوروش کبیر را پسر دروغین و « غاصب » معرفی کرده است باید توجه داشت که باز برخی وی را دروغگوئی بزرگ هم برشمرده اند .
برای این چهار صفت « خود بزرگ بینی ن ، « ریا » ، « غصب » جاه و مال دیگران و « دروغ » گوئی بین مردم ایران شاید قدیم ترین کتیبه ها قدیم ترین منابع ما باشند .. 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها